چند نکته مهم مذاکره با کارفرما (بخش دوم)
نکات مهم مذاکره با کارفرما
در مقاله قبلی (چند نکته مهم مذاکره با کارفرما – بخش اول) درباره نحوه مذاکره با کارفرما برای ملاقات حضوری با او صحبت کردیم و حالا قرار است نکات بعدی را باهم بررسی کنیم.
اهمیت برگزاری جلسات حضوری با کارفرما این هست که در این جلسات، علاوه براینکه خود او را می شناسید، بین دو جلسه این فرصت را دارید که اگر پروژه در شهرتان است از محیطش بازدید کنید و ببینید ساختمان های اطرافش چه سبکی هستند که در جلسه دوم بتوانید راجع به این موارد با کارفرما صحبت کنید. مثلا منطقه کلاسیک ساز است یا مدرن؟ منطقه لاکچری است یا ضعیف؟ بنابراین وقت دارید که درباره این مسائل اطلاعات بدست بیاورید و این نکته بسیار مهمی است.
نکته بعدی این است که شما بعد از اینکه یک پکیجی بدست آوردید، در همان دو جلسه حتی قبل قرارداد باید به این مرحله کار را برسانید که انتخاب سبک پروژه کارفرما انجام شده باشد. حتی خیلی مهم است که اگر با کارفرما به نتیجه رسیده اید، سبک پروژه را در قرارداد قید کنید؛ زیرا اگر شما برای مثال سبک کلاسیک زدید و کارفرما نپذیرفت و گفت من این را نمی خواستم، بگویید این خواسته خودتان بوده است و نتواند عکس بیاورد و بگوید مهندس این را زدی حالا بیا این را هم بزن!
معمولا و عرفا در قرارداد به کارفرما تا دوبار اصلاح اجازه داده می شود. یعنی به کارفرما می گویی من یک طرح به تو می دهم. اگر دوست نداشتی و خوشت نیامد طرح دیگری برایت میزنم اما نه اینکه اول بگوید کلاسیک میخواهم و بعد بگوید نه! این را دوست ندارم و برایم مدرن بزن. متوجه منظورم میشوی؟ اگر به تو گفته است کلاسیک میخواهم، طرح دومش هم باید کلاسیک باشد. طرح سومش هم باید کلاسیک باشد. اگر بهتان گفت حالا یک طرح مدرن هم بزن، هزینه طراحی مدرن را هم باید به شما بپردازد.
حواستان باشد دست ما در معامله با کارفرما باید بالاتر باشد. باید ارزش و جایگاه خودتان را بشناسید. شما همان طراح نمای فوق العاده هستید که انتخاب شده اید! پس ارزش خودتان را پایین نیاورید! نگویید این کار اول است و بگذار پروژه را بگیرم. از همان کار اول اصولی جلو بروید. بگذارید دو تا کارتان هم بسوزد. برای بار سوم یاد میگیرید چگونه برخورد کنید که کارتان نسوزد.
اما تا وقتیکه خودتان را دست کم بگیرید، تا آخر همینجوری میمانید.
بگذارید درباره انتخاب سبک هم یک نکته بسیار مهم بگویم:
جمله معروفی هست که میگوید: فرض کنید یک نفر کافه دارد ولی از قهوه بدش می آید. به نظرتان میتواند بگوید چون من از قهوه بدم می آید در کافی شاپم قهوه سرو نمیکنم؟ معلومه که نه! در کار ما هم همین است. نمی توانید بگویید من از نمای کلاسیک یا مدرن یا نئوکلاسیک یا هر سبک دیگری بدم می آید. نمی شود! شما باید به عنوان یک طراح یک حداقل هایی را داشته باشید.
حالا اگر شما از سبکی بدتان می آید و دوست ندارید آن را کار کنید، مثلا سبک کلاسیک، به واسطه تبلیغاتی که روی آن شده است و من هم موافقم که سبک مناسبی برای نمای ساختمان های ما نیست، اما آیا این دلیلی برآن است که کارفرمایی که برای نمای کلاسیک به ما مراجعه کرده است را بسوزانیم؟ قطعا نه! در مرحله اول تلاش ما این است که کارفرما سبک کلاسیک را به سبک دیگری تبدیل کند. کارفرما های جدید به این آگاهی رسیده اند که معمارها معتقدند سبک کلاسیک مناسب ما نیست. بنابراین می دانند که این موضوع علتی دارد و از شما می پرسند که چرا سبک کلاسیک خوب نیست؟
قبلا نیاز به تلاش زیادی بود که کارفرما را متقاعد کنید این سبک مناسب نیست، اما الان خود کارفرما از شما می پرسد که مهندس چرا کلاسیک خوب نیست؟ خیلی جاها اینجوری شده است و این اتفاق به زودی به شهر های کوچک تر هم خواهد رسید.
پس اولا اینکه چیزی را دوست ندارید دلیل بر این نیست که انجامش ندهید و می توانید آن را هم پوشش دهید. حتی نهایتا اگر آن سبک را بلد نیستید یا دوست ندارید انجامش دهید، باز هم آن کار را از دست ندهید و اجازه بدهید آن کار در رزومه شما باشد. حتی اگر آن را سبک را بلد نیستید، کسی را که بلد است در مجموعه خودتان بیاورید و در آن پروژه خاص با خودتان همراه کنید و بگویید من نظرات کلی ام را می گویم (مثلا این قسمت مشکل دارد یا این سرستون را دوست ندارم یا این رنگ سنگ خوب نیست و یا هر چیز دیگری.) و جزئیات کار با اوست و کلیات کار و زیبایی شناسی پروژه و مدیریت آن با شماست.
بنابراین به هیچ وجه نگویید “من از قهوه بدم می آید.” شما میتوانید برای اینکه در کافی شاپ قهوه سرو کنید، یک باریستا داشته باشید تا برایتان قهوه ها را دم کند و برای مشتری هایتان سرو کند. کار کلاسیک و کارهایی که شما دوست ندارید هم دقیقا همین هستند.
موضوع مهم دیگر این است که شما پول را در طراحی دخالت ندهید. خیلی وقت ها پیش می آید که کاری را دوست دارید قبول کنید چون می دانید این کار پروژه خوبیست اما مبلغ آن پروژه کم است. یا اصلا مدتی است که بیکار شده اید و حجم کارها کم است و تصمیم میگیرید که کارهای ارزان تر انجام تر دهید. بعد کار را شروع می کنید و میبینید همزمان چند کار خوب دیگر هم بهتان پیشنهاد شد. حواستان باشد چون آن کار را ارزان گرفته اید نباید سرسری رد کنید! کاربر و ساکنی که بعدا وارد پروژه شود و بخواهد از آنجا استفاده کند چه گناهی کرده است؟ نگاه شما باید اینگونه باشد که با هر قیمتی، اگر پروژه ای را پذیرفتید، بهترین کیفیت را انجام می دهید. بنابراین مسئولیت هر پروژه ای را که قبول کردید، آن کار بهترین کار شماست. وقتی با چنین نگاهی پیش روی، پول به اولویت دهم شما تبدیل می شود. همه معمارهای خوب کارهای ارزان هم انجام داده اند. شما هم مثل همه. اشکالی ندارد اگر در ابتدا کار ارزان انجام دهید و خودتان را پله پله بالا ببرید اما به کاربری که قرار است بعدا از آنجا استفاده بکند هم رحم کنید. نگویید چون من برای این کار مبلغ کمی گرفته ام پس برایش وقت کمی میگذارم و دو هفته برایش زیاد است و دو روزه کار را تحویل دهید! لطفا این کار را نکنید! این نکته بسیار مهم است. قبول دارم مسیر خیلی سختی است که خود را مدیریت کنید و برای کاری که قیمتش با پروژه نمی خواند، وقت کافی بگذارید. اما مطمئن باشید به خاطر این کارتان اولا خدا کمکتان خواهد کرد و در پروژه های بعدیتان جبران خواهد شد، دوما تاثیر استفاده خوب کاربر آن پروژه به شما بازخواهد گشت. بنابراین همیشه و با هر مبلغی تلاش خود را برای بهترین بودن انجام دهید.
دیدگاهتان را بنویسید